شما اینجا هستید

اجتماعی » راز بیداری توده‌ها در سپیده‌دم مشروطه تبریز
نویسنده : علی آقایاری

مورخان دلایل متعددی را برای بیداری ایرانیان برمی‌شمرند: انتشار روزنامه‌ها، تأسیس مدارس نوین، تأثیر کتاب‌های روشنفکرانی مانند طالب‌اف و زین‌العابدین مراغه‌ای، و همچنین اشعار وطنی. عوامل اقتصادی و سیاسی دیگری چون اقدامات امین‌الدوله، وام‌های خارجی، رنجش از بلژیکیان و سقوط اتابک نیز به این فهرست افزوده می‌شوند.

با این حال، این عوامل عمدتاً نخبگان جامعه—اعیان، روحانیون و بازرگانان—را بیدار می‌کرد. اما اکثریت قاطع مردم، که سواد خواندن روزنامه و کتاب را نداشتند و امکان فرستادن فرزندانشان به مدارس نوین را، چگونه از خواب غفلت هزاران ساله بیدار شدند؟

کسروی به درستی اشاره می‌کند که «بیشتر کار را سخنگویان می‌کردند.» این واعظان، که بسیاری خود از بطن توده برخاسته بودند، درد مردم را به خوبی درک می‌کردند. در تبریز عصر مشروطه، جمعی حدود ۲۴ خطیب پرآوازه، با نفسی گرم و زبانی آتشین، پیام آزادی را در محله‌های شهر طنین‌انداز کردند.

آنها در منابر و مساجد، نه از مفاهیم انتزاعی، که از دردهای ملموس مردم سخن می‌گفتند: از بیدادگری درباریان، از کم‌یابی نان و گرانی گوشت. و وعده می‌دادند که «چون مشروطه شود، اینها همه از میان خیزد.» به قول گزارش‌ها، گویی مردم از زبان این واعظان داد می‌زدند.

سرآمدان این جمع، شیخ سلیم، میرزا حسین واعظ و میرزا جواد ناصح‌زاده (ناطق) بودند که با زبانی شیرین و لهجه‌ای آشنا، مشروطه را برای توده‌ها معنا کردند. آنها حلقه واسط میان اندیشه نخبگان و اجرای توده‌ها بودند.

برخلاف تهران که مجتهدان بزرگ پیشرو نهضت بودند، در تبریز این بازرگانان، روشنفکران و روحانیون میانه‌حالبودند که پیشقراول شدند. همان‌گونه که مهدی ملک‌زاده در «تاریخ انقلاب مشروطیت ایران» می‌نویسد، این گروه بودند که حتی روحانیون بزرگتر را وادار به همراهی با مردم کردند.

مغز مشروطه: بازرگانان نوگرای تبریزی

موقعیت خاص تبریز به عنوان دارالسلطنه و دروازه تجاری با روسیه و عثمانی، طبقه‌ای توانا و آگاه از بازرگانان را پرورانده بود. سفرهای تجاری به خارج، آنان را با پیشرفت دیگر کشورها و عقب‌ماندگی ایران آشنا کرده بود. آنها که به دنبال پاسخی برای سؤال تاریخی عباس میرزا («علت ترقی شما و ضعف ما چیست؟») بودند، فرزندان خود را برای تحصیل به خارج فرستادند. این بازرگان‌زادگان، مانند طالب‌اف و آخوندزاده، با نوشتن کتاب‌ها و مقالات، بنیان‌های فکری نوگرایی را بنا نهادند و ریشه تمام مشکلات را در استبداد و نبود قانون دیدند.

تلاقی شگفت‌انگیز: تشکیل نخستین محافل مخفی

سال‌ها پیش از صدور فرمان مشروطه، گروه‌های مخفی آزادی‌خواه در تبریز شکل گرفت. کربلایی علی مسیوبه همراهی افرادی مانند جعفر آقا گنجه‌ای، یکی از اولین این محافل را رهبری می‌کرد و به پخش شبنامه علیه حکومت می‌پرداخت.

در کنار آن، گروه دیگری متشکل از واعظان، از جمله شیخ سلیم و میرزا حسین واعظ، تحت عنوان انجمن اسلامیه فعالیت می‌کردند. این گروه در قالب مجالس روضه، به ترویج کالای وطنی و تحریم کالاهای خارجی می‌پرداختند.

جرقه نهایی: بلوای نان

آنچه تمام این جریان‌های به ظاهر پراکنده—بازرگانان، روشنفکران، واعظان و توده—را زیر یک پرچم واحد گرد آورد، نارضایتی عمیق از حکومت قاجار به رهبری محمدعلی میرزای ولیعهد در تبریز بود. در چنین فضایی، بلوای نان» در سال ۱۲۸۲ شمسیجرقه انفجار را زد. کمبود و گرانی نان، اعتراضات مردمی را شعله‌ور کرد و مشروعیت حکومت را یکسره فرو ریخت و راه را برای طلب عمومی «مشروطه» هموار ساخت.

بنابراین، بیداری توده در تبریز حاصل هم‌افزایی کم‌نظیر سه رکن اصلی بود: بازرگانانبه عنوان مغز متفکر و تأمین‌کننده مالی، روشنفکرانبه عنوان تولیدکننده اندیشه و وعاظ مردمیبه عنوان مترجم و منتقل‌کننده این اندیشه‌ها به زبان توده. این مثلث قدرتمند، رعیت را به مردمی تبدیل کرد که نه تنها پیشقراول مشروطه شدند، بلکه در سخت‌ترین روزهای استبداد صغیر، از آن با جان و دل دفاع کردند.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

برای ارسال دیدگاه شما باید وارد سایت شوید.

پایگاه خبری خبرورزان | با ما به‌روز باشید