در زبان اصلی و در ترجمه، «طباق» از شکافهای فرهنگی و زبانی ادراک شده عبور کرده و به مخاطبانی رسیده است که با علایق و مجموعه آثار شاعر و منتقد آشنایی دارند.
ادوارد ودیع سعید در سال ۱۹۳۵ در بیت المقدس (اورشلیم که در آن دوران تحت استعمار انگلیس بود) به دنیا آمد. پدر و مادرش مسیحی بودند و مادرش به دلیل علاقهای که به شاهزادۀ ولز داشت، نام او را ادوارد گذاشت. او دوران کودکیاش را در مصر گذراند و سپس در همان دوران به آمریکا مهاجرت کرد. همین چند سطر کوتاه، نشان میدهد که هر اندیشمند دیگری نیز اگر به جای ادوارد بود، از بحران هویت رنج میبرد. او خود را «یک مسیحی احاطه شده توسط فرهنگ اسلامی» میخواند. ادوارد در تئوری خود ایدۀ هویت چندگانه و رابطۀ آن با پست مدرن را توجیه کرده است. او در مورد بحران هویتی خود، مینویسد:
« در تمام سالهای آغازین عمرم یک دانشآموز غیرعادی ناجور بودم: یک فلسطینی که در مصر درس میخواند، با یک نام کوچک انگلیسی، یک گذرنامه آمریکایی و بی هیچ هویت مشخصی… پس از سال ۱۹۴۸ وقتی خانوادهام به مصر آواره شدند، تمام دوران تحصیل خود را در مدارس خصوصی درجه اول بریتانیایی گذراندم که برای پرورش نسل نوینی از اعراب با پیوندهایی عمیق با بریتانیا تأسیس شده بودند. آخرینشان کالج ویکتوریا در اسکندریه بود. ملک حسین اردن و تعدادی از وزرا و نخستوزیران و بازرگانان نامی آیندۀ اردنی، مصری، سوری و سعودی همکلاسی و همدورهای من بودند.»
ادوارد تحصیلات مقدماتیاش در مدرسۀ مونت هارمون به پایان رساند و در دانشگاه پرینستون موافق به خذ مدرک کارشناسی شد. در سال ۱۹۶۰، در دانشگاه هاروارد تحصیلات عالی خود را تا کارشناسی ارشد به انجام رساند و در سال ۱۹۶۴ در رشتۀ ادبیات انگلیسی دکترا گرفت. در همان سال نیز به عنوان استاد، در دانشگاه به تدریس ادبیات مشغول شد.
او همواره، رویای استقلال فلسطین را در سر میپروراند و در سال ۱۹۷۷، عضو مجلس ملی فلسطین شد. اما در سال ۱۹۹۱ پس از عقد قرارداد اسلو (توافق اسرائیل و فلسطین) از کرسی خود در مجلس کنارهگیری کرد. چرا که این توافق برای او به معنی تسلیم شدن فلسطین بود. در نهایت در سال ۲۰۰۳ به علت سرطان خون، در نیویورک از دنیا رفت. کتابهای خارج المکان (بیسرزمین)، شرقشناسی، مسالۀ فلسطین، جهان نقد و منتقد، ملیگرایی، استعمار و ادبیات، صلح و ناخرسندیهایش، بسط موسیقیایی، انسانگرایی و نقد دموکراتیک، نقش روشنفکر، شکست هژمونی، فراتر از واپسین آسمان و روز بازپسین دولتهای سرکش و … از معروفترین آثار ادوارد سعید هستند.
با مطالعۀ آثار ادوارد سعید، معلوم میشود که مهمترین دغدغۀ او، مسائل شرق و نوع نگاه غرب به آن است. از دیدگاه او، با نگاهی یکسویه هرگز نمیتوان دنیای پیچیده و چندلایۀ شرق را درک کرد.
آشنایی با نظریههای چندگانگی، شرقشناسی و پسااستعمار ادوارد سعید، که عمدهترین دلایل شناخته شدن او در جهان فلسفه و سیاست هستند، در درک لایه به لایۀ شعر طباق محمود درویش نقش عمدهای خواهند داشت. محمود درویش پس از آشنایی با نظریۀ پسااستعمار ادوارد سعید، در شعر «طباق» نقاب هنریاش را کنار میگذارد. محمود درویش هیچگاه تصویر شخص دیگری را در اشعارش بدون نقاب هنری به مخاطب نشان نداده است، حتی زمانی که از متنبی یا احمد الزعتر مینویسد، شخصیت آنها را زیر نقاب هنری شعرش پنهان میکند. اما در شعر طباق خبری از نقاب هنری نیست و ما از ادوارد سعید تصویری روشن در اختیار داریم و تصویر این اندیشمند فضای شعر را پر میکند.
- کد خبر 1335
- پرینت