- جناب آقای رشیدی تاثیر انقلاب بر هنرهای بومی چه بوده است؟
هسته اصلی هنر بومی انقلاب اسلامی، هنر انقلاب است که اگر تکلیف خود را با مفهوم هنر انقلاب روشن نکنیم، به تعلقات دیگر آن دسترسی خوبی پیدا نمیکنیم و مناقشه هم سر همین مفهوم است. در زمانهایی این مناقشه پر رنگ شده و توفیق حاصل شده و در زمانهایی نه که خود قابل مطالعه است، در چه زمانهایی هنر ما واحد شده و به فصل مشترک نیروهای انقلاب تبدیل شده یا در جامعه هنری کشور به معنای عامه جا افتاده است. در زمینهی هنر انقلاب تلاشهایی نصف و نیمه انجام شده تا مفهموم را به تمامی و شایستگی معنا کنند و ویژگیهای آن را نشان دهند یا بهعنوان مفهموم جا بیاندازند. جریان روشن فکری با تمسخر به مفهوم هنر انقلاب نگاه کرده که یک هنر است و پسوندی نمیپذیرد و اگر پسوندی نمیپذیرد، تلاش میشود تا آن را ایدئولوژیک کنند و چالشهای دیگر نیز اتفاق افتاده است. تلاشهایی انجامشده که ناظر بر برخی جهات بوده است و تعدادی فکر میکنند هنر انقلاب یعنی هنر دوران انقلاب که در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به شکلهای مختلف ظهور پیدا کرده و یکی دو سال بعد انقلاب اسلامی تا حدی جلوه داشته و بعد آن تمام شده است، یا هنری که بهعنوان مبارزه سیاسی اجتماعی در خدمت انقلاب بوده و بعد آن تمام شده و اکنون فقط هنر است و گروهی هم این را پذیرفتهاند که نهایتاً هم با نگاه تاریخی این قسمت را که تولیدات هنری بوده نشانه گذاری و برجسته میکنند.
انقلاب اسلامی با آرمانهای آن زنده است، هر چیزی که به آرمانهای آن وصل باشد و تا زمانی که آرمانها زنده هستند، انقلاب اسلامی هم زنده است؛ بنابراین هنر انقلاب اسلامی تا زمانی که این آرمانها وجود دارند، زنده است.
- نظر امام خمینی در خصوص هنر انقلاب چه بود؟
تعریفی به نام مانیفست هنر انقلاب داریم، تعبیر امام(ره) که اواخر شهریور سال ۱۳۶۸ صادر شد و اوایل مهر منتشر شد، متن مشهور آن را که کنار هم قرار دهیم معنی دیگری میدهد، بنابراین مسئولیت هنر انقلاب را اگر میخواهیم، باید به مانیفست رجوع کنیم. نهایتاً هنر انقلاب ما را به جایی رسانده که به سه گانه درخشانی چون معنویت گرایی، عدالت خواهی و آزادی خواهی رسیدیم و هر زمان این مفاهیم به طریقی آسیب دیده بودند، احیا کرده و کنار هم قرار دادند و به منظومهای تبدیل کردند که بهعنوان اسلام ناب آمریکایی میشناسیم.
هنر انقلاب با مفهوم معنویت، عدالت و آزادی نسبت دارد و میتوان این سه ارزش اساسی را که بین آنها و هنر نسبت برقرار میکنیم، در یک کلمه به مفهوم جمهوریت و جمهوری اسلامی تجلی دهیم.
- مختصات محلی و بومی هنر انقلاب چیست؟
چیزی که به نام هنر انقلاب اسلامی میشناسیم، اختصاصات محلی و اقوام مخصوص خود را دارد و اگر این بوم را از هنر انقلاب بگیریم، چیزی به نام هنر انقلاب باقی نمیماند و زمانی شکل گرفت که توانستیم این طیفهای مختلف را به واسطه ادبیات و اندیشهای که حضرت امام(ره) تعریف کرده بود، شکل دهیم. امام(ره) برای اولین بار در زمانه ما، ایرانی بنا نهاد که عدالت خواهی، آزادی ومعنویت فصل مشترک آن بودند و اکنون از طیفهای این رنگین کمان سخن میگوییم.
هنر اسلام ناب یعنی معنویت خواهی، آزادی خواهی و عدالت خواهی که زنده است و تدوام دارد و با بوم و اختصاصات جغرافیایی، سیاسی و فرهنگی ایران شکل گرفته و اگر آنها را بگیریم دیگر هنری از آن باقی نمیماند. آفت امروزه ما فشار برای یکسان سازی فرهنگی است که با روح هنر انقلاب اسلامی سازگار نیست و اقتضای امر مدرن است که همهموارد یکسان شود و هنر انقلاب در نقطه مقابل آن است. یکسان سازی که در فضای فکری فرهنگی دهههای بعد پیروزی انقلاب اسلامی انجام شده، ضد هنر انقلاب است و با یکسان سازی فرهنگی و هنری مخالف است.
مفهوم اسلام سیاسی را برای مسامحه استفاده میکنیم که تلاش برای احیای اسلام اجتماعی بود و متضمن اسلام سیاسی هم میباشد و مفهوم اسلام سیاسی فرقههای مختلفی که در دهههای اخیر در جهان اسلام سر برآورده را یاد ما میاندازد. اسلام اجتماعی مفهوم کاملتری است که متضمن اسلام سیاسی هم میباشد و اساساً حکومت دیگری را هم شکل میدهد، وقتی از اسلام اجتماعی میگوییم به راحتی میتوان اختصاصات محلی آن را متوجه شد. در زمینهی اسلام سیاسی قبلاً تلاش کردند که مفهومی ارائه دهند اما نه، اسلام اجتماعی است، هر تلاشی که میبینیم در جهت منتظم کردن مسئولیتهای اجتماعی اسلام است و در یک دورهای هم سر این دعوا شده بود. هنر اجتماعی، اجتماعی است که این تنوع در آن وجود دارد اما هنر اجتماعی غیر سیاسی نیست و متضمن امر سیاسی هم هست اما صرفا سیاسی نیست، پیام حضرت امام(ره) ناظر بر این مفاهیم است که از اسلام پا برهنگان، فقرای دردمند و… سخن گفتهاند و امر سیاسی کلیشه شدهای را یادآور نمیشوند که در بوم و مناطق مختلف فرهنگی کشور جلوهگری میکند.
- جناب آقای رشیدی، هر منطقهای مسئولیتها را به شکلهای مختلفی در بوم خود منعکس میکند، ما میراثدار تاریخ کهنی هستیم، وقتی انقلاب شد، هنر آن هم در منظر و مسئولیتهای آن باید منقلب شود.، آیا چنین شده است؟
اساساً وقتی تاریخ هنر انقلاب را در منطقه مطالعه کنیم، متوجه میشویم که دوست داران انقلاب اسلامی به واسطه همین تولیدات هنری در آن سوی مرزها به حریم انقلاب اسلامی نزدیک شده و معارف آن را از اهالی این منطقه که با زبان بومی خود تولید محصول کرده، آموخته و به هسته هنر انقلاب اسلامی نزدیک شدهاند و در صدد ترویج هنر بومگرایی انقلاب اسلامی هستیم و نمیتوانیم از کنار آن به راحتی عبور کنیم چراکه کسر قابل توجهی از مردم دنیا این زبان را میفهمند. تاریخ سیاسی منطقه را که مطالعه میکنیم، متوجه میشویم منطقه حساسی بوده و ژئوپولتیک آن مهم است و مدام درگیری وجود داشته و رفت و برگشتهای سیاسی داشتیم و همه بر اشکال مختلف هنر و در ادبیات آن تاثیر گذاشته که از اختصاصات این منطقه است. ویژگیهای تاریخی سیاسی در شعر، موسیقی و هنر ما منعکس شده اما بعد مقطعی رها شده است که دلایل آن فشار بر یکسان سازی منطقهای بوده است و در منطقه ما نیز تبریز زده شدن اتفاق افتاده است و باعث شده ظرفیتهای منطقه آذربایجان دیده نشود.
جغرافیای طبیعی منطقه ما که جلوه خوبی داشته و روحیه سلحشوری و عاشقانههای مختلف محصول جغرافیای طبیعی منطقه است، چندان منعکس نشده است، حتی تولید سینمایی واقعی هم نداریم و گاهی افرادی خودشان به دنبال آن رفتند و فیلم ساختند و برخی اوقات مسائل منطقهای هم بازتاب شده اما در جغرافیای طبیعی و سیاسی منطقه جلوه و اثر خاصی نداشته است و سینما بیشتر سراغ مسائل اجتماعی رفته که همان سینمای سیاه بعد انقلاب بوده است. بهعنوان مثال در حوزه دفاع مقدس تاکنون مستندی که حوادث یکی دو سال اول انقلابی اسلامی را در منطقه آذربایجان منعکس کند، ساخته نشده، البته رمان نوشته شده اما دیده هم نشده است.
بوم جدای از تاریخ، جغرافیا، سیاست و… نیست و نباید در دوره جدید برای اهتمام به این حوزه بوم را تقلیل دهیم، هر هنری میراثی از گذشتگان است، شعر منطقه که از قطب ادبیات کشور محسوب میشود، رشد خوبی بعد از انقلاب داشته و در بین آنها هنری که به مسئولیت خود بیشتر از حد عمل کرده شعر بوده و مسئولانهتر برخورد کرده است و بقیه چندان مجال ظهور و بروز نداشتند و توجهی به آنها نشده است. دهه شصت دو جشنواره ملی داشتیم که از حسرتهای آن دهه ما است، یادواره تئاتر ۱۷ شهریور داشتیم، پنج دوره در تبریز برگزار شد و جدیترین رویداد حوزه تئاتر کشور بوده است و اکنون پیشینه آن کار میشود، در تبریز اتفاق افتاد و همه اقالیم در اقلیم تبریز جمع شده بود و آن قدر اهمیت داشته که رهبر معظم انقلاب وقتی رییس جمهور بودند، پیام افتتاحیه میدادند.
- کد خبر 1191
- پرینت